در سینما ما با «تماشاگر» روبهرو هستیم، در نمایشگاه یا رویداد با «بازدیدکننده» یا «شرکتکننده».
در سینما، تقریبا همه چیز مشخص است… تماشاگر پیش از ورود به سالن، اطلاعات مختلفی دربارهی فیلم دارد، بازیگران را میشناسد، تبلیغات را دیده، از تم اصلی فیلم آگاه است و ذهنیتی تقریباً شکل گرفته دارد. بنابراین، تماشاگر با آگاهی و انتظار مشخص وارد سالن میشود تا تجربهای از پیش حدسزده را ببیند.
اما در نمایشگاه، بهویژه در ایران این روند هنوز شکل نگرفته است. تبلیغات نمایشگاهها معمولاً محدود و کوتاهمدتاند، اغلب تنها یک هفته پیش از برگزاری آغاز میشوند. در نتیجه، بازدیدکننده فرصت کافی برای کسب آگاهی و تصمیمگیری ندارد. مسیر دسترسی او به اطلاعات محدود است و این موضوع باعث میشود ارتباط احساسی و ذهنی محکمی با نمایشگاه برقرار نکند.
در سینما، اگر فیلم خوب یا بد باشد، مسئولیت اصلی متوجه تیم سازنده است، نه سالندار سینما. اما در نمایشگاه، نگاه مخاطب متفاوت است: او تمام تجربهی خود — خوب یا بد — را به حساب برگزارکننده و مرکز نمایشگاهی میگذارد. اگر همهچیز عالی پیش برود، کمتر کسی آن را به نام مثلاً شهر نمایشگاهی اصفهان مینویسد، اما اگر کوچکترین ضعف یا ناهماهنگی پیش بیاید، این شرکت نمایشگاههاست در مرکز انتقاد قرار میگیرد، حتی کمتر از برگزارکننده!
به بیان دیگر، در سینما «فیلم» قضاوت میشود، اما در نمایشگاه «کل سیستم». بنابراین، نمایشگاه نهتنها باید بستری برای دیدهشدن و ارتباط باشد، بلکه باید مسئولیت تجربهی مخاطب را هم بر عهده بگیرد و آن را مدیریت کند.
پیشنهادهایی برای ارتقای تجربهی بازدیدکننده و شرکتکننده
اگر بخواهیم بازدیدکننده و شرکتکننده در رویداد را مانند تماشاگر سینما «راضی و درگیر» کنیم، باید مجموعهای از سیاستها و اقدامات را در دستور کار قرار دهیم:
1️⃣ طراحی مسیر تجربهی مخاطب (Customer Journey Mapping)
– شناسایی نقاط تماس (Touchpoints) از لحظهی آگاهی تا خروج از نمایشگاه.
– تحلیل احساسی و شناختی مخاطب در هر نقطه (اطلاعرسانی، ثبتنام، ورود، بازدید، تعامل، خروج).
– بهبود جزئیات هر نقطه بهگونهای که حس «راحتی، جذابیت و اعتماد» ایجاد کند.
2️⃣ . تقویت پیشتجربه (Pre-Experience)
– اطلاعرسانی زودهنگام و مستمر از طریق کانالهای رسمی و رسانهای.
– ایجاد محتوای الهامبخش دربارهی نمایشگاه، غرفهها و رویدادهای جانبی.
– فراهمکردن امکان آشنایی مجازی با نمایشگاه پیش از حضور (مثال: معرفی و ترویج پلتفرم پاویون نتورک)
3️⃣ یکپارچهسازی مسئولیت تجربه (Experience Ownership)
– تعریف واحد مشخص در ساختار نمایشگاه برای «مدیریت تجربهی مشتری».
– سنجش رضایت در لحظه (در سالن، در اپلیکیشن پاویون نتورک، یا در فرمهای بازخورد سریع).
– پیگیری انتقادها و نارضایتیها بلافاصله پس از رویداد برای جلوگیری از تکرار خطا.
4️⃣ ایجاد حس تعلق و داستان مشترک
– تبدیل نمایشگاه به یک روایت: «هر نمایشگاه یک داستان است که مخاطب باید در آن نقش داشته باشد.»
– دعوت از مخاطب به مشارکت در خلق محتوا: عکس، نظر، تجربهی شخصی.
– نمایش بازخوردها و تجربههای مثبت دیگران بهعنوان بخشی از روایت برند نمایشگاه.
5️⃣ سیاستهای ارتباطی هدفمند
– تقسیمبندی دقیق مخاطبان بر اساس نیاز، سن، صنعت و انگیزهی حضور.
– ارسال پیامها و دعوتنامههای شخصیسازیشده به هر گروه.
– استفاده از لحن انسانی، الهامبخش و قابل اعتماد در ارتباطات رسمی.
6️⃣ توسعهی خدمات یکپارچه در محل برگزاری
– بهبود خدمات رفاهی، اطلاعرسانی، مسیرهای دسترسی و فضاهای استراحت.
– آموزش نیروهای اجرایی برای رفتار حرفهای و پاسخگو.
– استفاده از فناوری برای تسهیل تجربه با اپلیکیشن پاویون نتورک،









